چرا بعضی از دانشمندان طبیعی به خدا ایمان ندارند؟
شاید نـخستین چـیزیکه بـه فکر جوانان تحصیل کرده هنگام مطالعه ی بحث های سابق ما درباره خداشناسی،و جستجوی این حقیقت بزرگ در سـراسر حیرت انگیزی که در هر گوشه و کنار جهان هستی نهفته است،می رسد و موجب نـاراحتی فکر آنها می شود ایـنست کـه: «اگر راستی یکی از راه های روشن خداشناسی مطالعه ی اسرار جهان طبیعت است؛پس چرا بسیاری از علماء علوم طبیعی که خود پایه گذاران این علوم و کشف کنندگان آن اسرارند درصف خداشناسان و ملحدین قـرار دارند؟!
ما از یک برگ درخت و ساختمان عجیب آن خدا را میشناسیم و بقول سعدی:«هر ورقش دفتریست معرفت کردگار»چرا دانشمندان گیاه شناس که عمری را بمطالعه گیاهان و درختان مختلف و اسرار آنها گذراندهاند باین حقیقت بـزرگ پینبردهاند؟!
مـا با اطلاعات ناقصی که درباره ساختمان اتم و نظام الکترونها و پروتونها و نوترونها داریم بآن ذات مقدس ایمان آوردهایم،آیا تعجب آور نیست که در میان دانشمندان اتمی کسانی یافت شوند که بخدا ایمان نـیاورده باشند؟
خـلاصه اینکه:معلومات ما دربارهء اسرار جهان طبیعت غالبا از دست دوم و سوم گرفته شده،چرا آنهائی که معلومات دست اول در اختیار آنهاست و در آزمایشگاهها یا پشت تلسکوپها یا با وسائل دیگر این حـقایق را بـا چشم خود دیدهاند،باندازه ما به نکات توحیدی آنها توجه نکردهاند؟!
درسهایی از مکتب اسلام » مهر 1339، سال دوم - شماره 9 (صفحه 31)
فراموش نمیکنمن یک جوان تحصیل کرده و اهل مطالعه مکاتبات دامنهداری بر سر موضوع خداشناسی با«نویسنده»داشت،ایرادات گـوناگونی در نـامههای خـودی برای من مینوشت و شور و عـشق فـوق العـادهای برای حل مشکل خود نشان میداد.چیزیکه بیش از همه در لابلای ایرادات او خود نمائی میکرد همین اشکال بود که بصورت یک«عـقده بـزرگ روحـی»برای او درآمده بود و با توضیحاتی که طی نـامههای مـتعدد داده شد تدریجا گشوده شد.در هرحال این ایراد برای بسیاری از جوانان تحصیل کرده،مخصوصا در اوائل تماسشان با افکار دانشمندان علوم طـبیعی،پیـدا مـیشود.
*** ولی با اینهمه باید دانست اهمیت این ایراد بیشتر بـرای کسانی است که از دور منظره مخالفت جمعی از دانشمندان طبیعی یا مبارزه آنها را با عقیده خداشناسی تماشا میکنند؛اما هـرقدر بـگفتگوهای طـرفین و ریشهها و علل آن آشناتر شویم سادهتر و عادیتر بنظرما جلوه میکند،تا آنـجا کـه با در نظر گرفتن علل این مبارزه و جهاتی که این طرز فکر را برای مخالفین بوجود آورده است خـواهیم گـفت:چـنین مخالفتهائی طبعا پیش میآید!...اینک شرح مطلب:
*** در پاسخ ایراد فوق نظر شـما را بـچند مـطلب که تحت عناوین زیر شرح داده میشود جلب میکنیم:
1-آیا تحقیق کنیم یا تقلید؟
2-آیـا هـمهء دانـشمندان طبیعی خدا نشناسند؟
3-معرف ناقص و تفسیرهای غلط درباره دین
4-مقیاس علوم طبیعی را در همهجا نمیتوان بـکار بـرد
5-انتقام از پاپ و کلیسا
6-طبیعت از نظر مادیها چیست و چه صفاتی را دارد؟
7-غرور علمی
***
1-آیا تحقیق کـنیم یـا تقلید؟
بـدیهی است اگر ما موضوعی را با استدلالات قطعی عقلی تشخیص دهیم،بطوریکه
درسهایی از مکتب اسلام » مهر 1339، سال دوم - شماره 9 (صفحه 32)
جای هیچگونه تـردیدی در آن بـاقی نماند،مخالفت این و آن نمیتواند ما را از قبول آنچه با مطالعه و تحقیق کافی دریافتهایم بـاز دارد،و الا تـقلید کـور کورانه از دیگران کرده و تشخیص قطعی و استقلال فکری خود را پایمال نمودهایم.
آری اگر مخالفین ما افراد دانـشمند و فـهمیدهای باشند مخالفت آنها این وظیفه را شاید برای ما ایجاب کند که در مـقدمات تـشخیص خـود تجدیدنظر کرده و با دقت و مطالعه بیشتری مجددا مطلب را دنبال کنیم،ولی اگر باز باتوجه بـهمهء ایـن جـهات نقطهء ضعفی در مقدمات استدلال خود نیافتیم-بلکه راسختر شدیم-باید بدنبال هـمان تـشخیص خود قدم برداریم؛مخصوصا اگر ملاحظه کنیم که در این راه تنها نیستیم و اکثریت دانشمندان و فلاسفه بـا مـا همراهند.
در این صورت اطمینان پیدا میکنیم که مخالفین ما بعللی در اشتباه افـتادهاند و بـاید برای کشف علل اشتباه آنها دست بـمطالعه وسـیعتری بـزنیم،البته قبل از چنین مطالعهای اجمالا اشتباه آنـها را مـیدانیم فقط درک جزئیات و تفصیل آن منوط بمطالعه است...این روش تمام کسانی است که از خـود اسـتقلال عقلی و فکری دارند.
در بحث مـا(یـعنی خداشناسی از راهـ طـبیعتشناسی)مـطلب عینا همین است،قدرت استدلال در ایـن بـحث.باندازهای است که جای هیچگونه شک و تردیدی باقی نمیگذارد،تجدید نظر و تـکرار مـطالعه هربار ما را راسختر و مطمئنتر از پیش مـیسازد؛اکثریت فلاسفه جهان و بـیشتر عـلماء علوم طبیعی نیز در این راه بـا مـا موافقند،با این وضع تردیدی نیست که مخالفین ما در این مسأله بعللی بـاشتباه رفـتهاند.خوشبختانه ما این علل را کـشف کـردهایم و بـطور مشروح ضمن بـحثهای آیـنده توضیح داده خواهد شد.
2-آیـا هـمهء دانشمندان طبیعی خدا نشناسند؟
برخلاف آنچه بعضی تصور میکنند اکثر دانشمندانی که در علوم طبیعی صـاحبنظرند نـه تنها خدانشناس نیستند بلکه در صفوف اول مـوحدین و خـدا پرستان جـای دارنـد(مـنظور در اینجا اصل قبول تـوحید است کار بقبول دستورات و تعالیم مذهبی نداریم)و پارهای عبارات از آنها نقل شده که عالیترین مـفاهیم تـوحید را منعکس میسازد.اینک بچند نمونه آنـ اشـاره مـیشود:
«هـرشل»کـه از بزرگان علماء هـیئت اسـت میگوید:«هرقدر دائره علم وسیعتر میگردد براهین دندانشکن و قویتری برای وجود خداوند ازلی و ابدی بدست میآید!؛
درسهایی از مکتب اسلام » مهر 1339، سال دوم - شماره 9 (صفحه 33)
در واقـع عـلماء زمـینشناسی و ریاضیدانها و دانشمندان فلکی و طبیعیدانها دست بدست هـم دادهـاند کـه کـاخ عـلم-یـعنی کاخ عظمت خدا را محکم برپا سازند»!.
«مونت نل»یکی دیگر از دانشمندان بزرگ امروز میگوید:«اهمیت علوم طبیعی تنها از این نظر نیست که عقل ما را باندازهای بالا مـیبرد که عظمت خدا را درک میکنیم و ما را باحساسات اعجاب و اجلال ذات او زینت میدهد»!.
«لیته»یکی از طبیعیدانهای معروف که در موضوع ساختمان نباتات کشفیات و تحقیقات قابل توجهی دارد،میگوید:«خدای جاودانی،خدای ازلی و بزرگ؛باخبر از آشـکار و نـهان و قادر متعال از مقابل چشمان من عبور کرده است!من نتوانستم او را در مقابل خود بهبینم.
«ولی پرتو عظمت و قدرت او بر صفحهء روحم تایید و منعکس گردید؛و در نتیجه این انعکاس روح مرا در بهت و تعجب و حـیرت انـداخته بود؛من اثر او را در تمام مخلوقات و موجودات مشاهده نمودم»و در تمام این موجودات و مخلوقات حتی در کوچکترین آنها،در آن موجوداتی که ابدا بچشم دیده نمیشوند چهقدرت و قـوتی بـکار رفته بود؟...چه عقلی؟...چه کمال غـیرقابل تـوصیفی در آنها دیده میشد؟».
«نیوتن»دانشمند معروف طبیعی و مبتکر«قانون جاذبهء عمومی»کلمات مفصلی در این قسمت دارد که ضمن آن میگوید:
«ما با مطالعه گوش میفهمیم که سـازنده آن،قـوانین مربوط بصورت را کاملا مـیدانسته و سـازنده چشم تمام قوانین پیچیده مربوط بنور را میدانسته و از مطالعهء نظم افلاک پی بآن«حقیقت بزرگی»که آنها را طبق نظم مخصوص ادراه میکند میبریم»1.
این نمونه مختصری است از آنچه از دانشمندان طبیعی درباره مبدء بـزرگ جـهان هستی نقل شده است(دنباله این بحث را در شماره آینده بخوانید).
(1).این کلمات را از دائرة المعارف فرید وجدی و کتاب«بر ویرانههای مذهب مادی»تألیف محمد فرید وجدی و کتاب«خدا در طبیعت»تألیف فلاماریون فـرانسوی نـقل کردهایم.
منبع:
نویسنده : مکارم شیرازی،ناصر
درسهایی از مکتب اسلام » مهر 1339، سال دوم - شماره 9 (صفحه 30)
نـاصر مکارم
عقائد مذاهب/نخستین اشکال چرا بعضی از دانشمندان طبیعی بخدا ایمان ندارند؟